افت آزاد – بخش اول
افت آزاد
بخش اول
اولین و قابل در دسترس ترین منبع انرژی برای ما ، نیروی جاذبه است . این نیرو در تمام جهان موجود است . هر جا که ماده باشد این نیرو نیز وجود دارد . نیروی جاذبه بر تمام مواد اثر می گذارد . هر جسمی که از نظر حرکت آزاد باشد ، به سمت مرکز زمین حرکت خواهد کرد . منظور این نیست که ذهن خود را مشغول تمام جنبههای این نیروی جذب به مرکز کنیم ، بلکه هر گاه با اجسامِ متحرک سر و کار داریم ، باید این نیرو را مورد ملاحظه قرار دهیم . چون این نیرو ، جرم را تبدیل به وزن می کند ، ناچاریم هرگاه ساختمان میسازیم یا هواپیمایی را به پرواز در می آوریم یا پیانو مینوازیم در مورد آن فکر کنیم . از آنجا که تکنیک عبارت است از ، حرکت سازمان داده شده (( در اینجا حرکات مورد نظر ما هستند )) این منبع تمام نشدنی انرژی مورد توجه ما است ؛ و سعی میکنیم که تا جایی که ممکن است از آن استفاده کنیم و آن را تحت اختیار خود قرار دهیم . چون این نیرو همواره وجود دارد ، نادیده گرفتن آن کار بیهوده خواهد بود : به علاوه باید با آن همکاری کنیم و هر وقت که ممکن است در انرژی خود صرفه جویی کنیم .
منبع دیگر انرژی ، سیستم عضلانی خود ما است .نیروی جاذبه و عضلات ما ، آنچه را که بخواهیم انجام میدهند . اغلب ، ما این دو را با هم ترکیب می کنیم . ولی بدیهی است که استفاده از نیروی جاذبه تا سرحد امکان و صرفهجویی انرژی خودمان ، مقرون به صرفه تر خواهد بود . این اصل یک استثنا دارد و آن حرکت حمله ای است .در واقع ، این مکتب به اصطلاح مدرن نوازندگی پیانو زمانی پا به عرصه وجود گذاشت که رودلف برایت هاوپت ، کتاب خود به نام “Die Grundlage Der natűrliche klavier technik” (( بنیاد تکنیک طبیعی پیانو )) را انتشار داد ( چاپ اول این کتاب در سال ۱۹۰۵ منتشر شد ) . این اثر ، در واکنش به مکتب قدیمی که ” تکنیک انگشت ” را به جا و نابجا مورد استفاده قرار می داد ، اهمیت زیاد و گاهی اضافی به نقش آرامش ( Relaxation ) و وزن قائل شده است . در آن زمان نیاز به ایده های جدید احساس میشد . زیرا آشکار بود که صرفاً با استفاده از نیروی عضلانی ، به ویژه عضلات نسبتاً ضعیف ساعد که انگشتان را به حرکت در می آورند ، کسب مهارت در نوازندگی پیانوی مدرن ، عملی نیست . اصطلاحات فنی برایت هاوپت، به سرعت پخش شد . ولی به طور نسبتاً مغلوط و اشتباه برانگیز به کار گرفته شد .
برایت هاوپت از جانشین کردن نیرو با وزن دفاع کرد ؛ به نظر وی قدرت صدای ایجاد شده متناسب با مقدار وزنی بود که به کار گرفته می شد؛ وزن بیشتر ، صدای قوی تر . ولی باید گفت که قدرت صدا منحصراً بستگی به سرعتی دارد که با آن سرعت ؛ صرف نظر از وزنی که آن را ایجاد کرده است ، چکش آب سیم های پیانو ضربه وارد می کنند . برای ایجاد این سرعت ، عضلات و نیروی جاذبه به نحوی ترکیب می شوند که بازوان ، دستها و انگشتان را به حرکت در می آورند ؛ و این اعضا به نوبه خود این سرعت را به شستی ها و چکش های پیانو منتقل می کنند . اینکه سرعتِ چکش ؛ به وسیله وزن کم یا زیاد ایجاد شود ، تفاوتی ندارد . واقعیت امر این است که شتاب ایجاد شده توسط نیروی جاذبه ، برای وزن های کم یا زیاد دقیقاً یکسان است . بنابراین روش صرفه جویانه تر این است که تا جای ممکن ، از وزن های کم استفاده کنیم. این تصور که وزن کامل بازو در مقایسه با وزن سبکتر صدای قوی تر ایجاد میکند صحیح نیست؛ واقعیت این است که عمل اهرم بلندتر در مقایسه با احرام کوتاهتر سرعت بیشتر ایجاد می کند و به این دلیل ما حرکت بازو را نیز به حرکت ساعد اضافه میکنیم . ادامه دارد ..
دیدگاهتان را بنویسید